سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دیالوگ های قشنگه برنامه کلاه قرمزی


آقــوی همساده:

ما رفتیم محضر ماشینو به نام خودمون کنیم.....

یهو نفهمیدیم چی شد اون وسط از یکی طلاق گرفتیم!
...
ما که اصلا زن نداشتیم...

الان 5 ساله دارم مهریه میدم...

نمیدونم به کی....

ینی داغونمااااا له لهم......




...
فامیل دور : آقای مجری ، من با زوری که در این خر می بینم، افق های روشنی در برابر خودم می بینم.....!




دختر همسایه ی آقای مجری اینا وسط داداگاه : دست و جیغ و هورراااااا..!!
یهو همه به غیر از فامیل : هوررررراااا....
فامیل دور وسط دست و جیغ و هورا : اعتراض دارم آقای قاضی!!

پسر عمه زا(قاضی) : یه بار دیگه وسط دست و جیغ و هورا اعتراض کنی محکومت میکنماا...!!
:))))))))))))))))))




آقای مجری در حال پاره کردن دفتر مشق کلاه قرمزی چون خودش ننوشته بود . . .
آقای مجری: الان این رو پاره میکنم تا خودت مشقاتو بنویسی.
فامیل دور: نه، عجب گیری افتادیما، 3 ساعت به این گاو فهموندیم که نباید پاره کنه و بخوره، حالا باید به شما بفهمونیم . . .
:))


 

آقای مجری به جیگر : تو تو به گوشی من دست زدی؟

آقای مجری: جیگر کار تو بود ؟؟؟

جیگر: من نمیگم دست نزدم زدم اما کم زدم




منبع : وبلاگ تفریحی نیم وب




کلمات کلیدی :